(اين مقاله از نظر من مقاله متفاوتي است. تا همان اخرش بايد بخواني تا بداني منظور نويسنده چيست و هرگز از خواندن چند سطر ابتدايي نمي توانيد به كنه قضيه پي ببريد، سربسته بگويم قرار است كسي برايتان معرفي شود و بعد كه اورا شناختيد يكي از بيانات اخير ايشان مورد بحث قرار گيرد.)

يكي از قديمي ترين و مشهور ترين  و تاريخي ترين كوچه ها و خيابان هاي بيرجند كوچه اي است (الان كوچه شده و فرعي به حساب مياد) كه از مسجد ته ده (محل نماز گذاري مرحوم آيت الله عارفي(ره)) و حسينه دختر آخوند (يكي از حسينيه هاي قديمي بيرجند كه بسيار براي پيران بيرجندي مكان مقدسي بوده و الان تبديل شده به يكي از پاتوق هاي  عزاداري اصلاح طلبان بيرجندي) شروع شده و در طول يك مسير تقريبا يك كيلومتري و مستقيم تا حسينيه مقدسه امام رضا(ع) (اين مكان همزمان با تاسيس دارالفنون در تهران و رشديه در تبريز در بيرجند به عنوان سومين مركز علمي جديد در ايران تاسيس مي شود و در سالهاي پس از انقلاب تبديل به حسينيه مي شود) ختم مي شود. در طول اين كوچه شما5مسجد؛6تكيه وهيئت وحسينيه مي بينيد، در كنار اين ها 5آب انباريكصد ساله يا بيشتر ،3خانه قديمي و ثبت شده در فهرست آثار ملي،دو حوزه علميه و يك زورخانه وجود دارد. كوچه اي به شدت نوستالژيك و قديمي كه بيشتر خاطرات انقلابي هاي بيرجند نيز در فرار از مامورين در همين كوچه  و فرعي هاي اطرافش اتفاق افتاده...

شايد مشهور ترين مسجد در اين مسير مسجد مرحوم آيت الله نابغ آيتي(ايشان نماينده شريعتمداري بود و در جريان فتنه بني صدر شديداً به شهيد مظلوم بهشتي حمله مي كرد. ضمناً ايشان هيچ نسبت نسبي با خاندان جليل القدر آيت الله محمد باقر آيتي  ندارند)  باشد كه در حاشيه خيابان شهيد مطهري قرار گرفته و در اوايل انقلاب گاهاً مبدا تظاهرات بوده. مسجدي بزرگ به مساحتي بيش از  1500متر مربع و كتابخانه اي بسيار غني البته از كتاب هاي تاريخي و مذهبي كه حوزه علميه مرحوم آيتي نيز در همين مجموعه قرار دارد. بعد از مسجد نانوايي قرار دارد...

شايد همين الان از خودتان سوال كنيد اين همه سخن براي چيست و آيا نگارنده ميخواهد مشخصات يك كوچه را برايتان بگويد كه پاسخ اين است هرگز. اصل قضيه براي خودم از همين نانوايي شروع شد ...

تا چند وقت پيش(قبل از نماسازي جديد) سر در همان نانوايي تصويري تك رنگ از مردي ريشو با چشماني درشت و چهره اي جذاب نصب بود. زير عكس نوشته بود كانديداي چهارمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي، نماينده حزب الله؛؛؛ مهندس مهدي آيتي!!!

مهندس مهدي آيتي زير تصويرش در جريان انتخابات مجلس 4نوشته بود نماينده امت حزب الله. ايشان در ان انتخابات راي نياورد. دور بعدي ايشان با توپ پر تري امد و شديداً كانديداي منتخب مجلس چهارم را كه گرايشات شديد كارگزاراني داشت نقد مي كرد و بيشتر دگرانديشان آن زمان براي همان آقا تبليغات مي كردند. او(ضمير مرجع او نماينده مجلس چهارم است)  در زمان نمايندگيش خبط بزرگي كرد كه هيچ گاه از حافظه ملت بيرجند پاك نخواهد شد. ولي در هر صورت خدمات خوبي هم كرد. مجلس پنجم كه تقريبا جزو اصول گراترين مجالس پس از انقلاب بود در بيرجند هم نماينده انقلابي چون آقا سيد عليرضا عبادي را به مجلس فرستاد كه  در ساده زيستي نمونه خود را نداشت و هنوز هم زبان زد همه است. او مانند خيلي ها وارد بازيهاي سياسي نشد، براي خود كيسه ندوخت و خالصانه كار كرد، خالصانه و مظلومانه. مظلومانه از ان جهت كه حتي حزب الهي ها هم برايش جك مي ساختند.او اهل جار و جنجال نبود، بي سر و صدا و مطلقاً براي خدا كار مي كرد. نه كه در او نقاط ضعف يا نكات مورد نقد نباشد؛  نه... اما ....   فقط همين را مي گويم كه سخنراني انقلابي اين سيد بزرگوار در آخرين روزهاي مجلس پنجم و پيش بيني ايشان از عاقبت مجلس ششم، پيش از روي كار امدن انها، اوج نگاه سياسي ايشان را نشان داد. ايشان مجلس ششم را نيامده از روي برندگان آن مجلس، چيزي شبيه سقيفه در رابطه با مقام ولايت دانست!!!

انتخابات مجلس ششم در سال78 انجام شد. از بيرجند هم همزمان با فضاي قالب سياسي مهندس مهدي آيتي كه سابقه دو دوره كانديداتوري را داشت به مجلس راه پيدا كرد. در اين دوره فضاي تخريبي در رابطه با نماينده قبلي به حدي بود كه در باور نمي گنجيد. بالاخره دولت اصلاح طلب از 76تا78 با سم پاشي فضا را براي راي اوري اين طايفه آماده كرده بود. نماينده امت حزب الله در مجلس چهارم، شده بود نماينده جريان تند روي اصلاحات، كسي كه منتقد جدي نماينده طيف كارگزاران بود، حالا امده است زير چتر حمايت همان ها!!! هميشه آن روزها برايم سوال بود چطور دولت اصلاحات كه با همه توان، كارگزاران را مي كوبيد و با شخص هاشمي عناد داشت اما هيچ وقت كارگزاراني ها موضع نگرفتند كه هيچ ؛ بلكه در انتخابات از طيف اصلاحات دفاع مي كردند. اصلاحات ان سالها هر وقت مي خواست حاميان ولايت و حزب الهي ها را بكوبد مي گفت راس كارگزاران هاشمي است، رهبري از هاشمي حمايت كرده پس هاشمي را بكوبيد تا رهبر كوبيده شود اما وقتي پول مي خواستند و حمايت سياسي ، مي ديدي كارگزاران پشت اصلاحات است. برايم جالب بود در حالي كه بيشترين تخريب هاشمي در سالهاي 76تا 79 بود( تخريب هايي كه حرف هاي احمدي نژاد در برابر انها هيچ بود مانند فاشسيت خواندن هاشمي!!!) اما همه وزاري اقتصادي دولت اصلاحات از طيف كارگزاران بود مثل وزير نفت، وزير اقتصاد،وزير بازرگاني،وزير صنعت و معدن،رييس كل بيمه، رييس كل بانك مركزي (چيزي كه در دولت اعتدال هم دقيقاً تكرار شده) آن دشنام ها و اين هماهنگي ها از همان اول مشكوك بود.

بگذريم...

تا اينجا احتمالا فهميده ايد داريم درباره مهندس مهدي ايتي نماينده مجلس ششم از حوزه انتخابيه بيرجند و درميان صحبت مي كنيم اما اشتباه نكنيد اين اصل قضيه نيست و اصل قضيه را بايد تا انتها بخوانيد تا بدانيد!!!

جناب آيتي از همان ابتدا جزو تندرو ترين نمايندگان مجلس ششم خودنمايي كرد. امضا او پاي هر طرح و نامه اي كه بود مي شد  از ان نامه رگه هايي از اراده براي به غربت كشاندن ارزشها ديد. كسي كه مدام نماينده قبلش را به سكوت در مجلس متهم مي كرد براي كمتر طرحي پشت ميكرفون رفت.  سومين امضا نامه موسوم به جام زهر يا همان نامه 127نماينده از طرف ايشان بود. زماني كه قصد داشتند در مجلس ششم به رهبري فشار بياورند براي دادن اختيارات بيشتر به رييس جمهور وقت و استعفا دادند در حالي كه رهبري استعفا را رسماً حرام اعلام فرموده بودند ايشان در صف اول استعفا دهنده گان بود. ايشان در جريان تحصنات مجلس ششم و نامه نگاري هايشان به كنگره امريكا نقش داشت. ايشان جزو معترضين اصلي به جريان حكم حكومتي رهبر انقلاب پيرامون از دستور كار خارج شدن قانون مطبوعات بود. در همان مجلس ايشان به عنوان يك مشاركتي فعال و مورد اعتماد شناسايي شد. ايشان براي  مجلس هفتم و هشتم تاييد صلاحيت نشد. به شيوه طيفش بد ترين توهين ها را به شوراي نگهبان براي رد صلاحيتش كرد اما هيچ گاه به توصيه جالب شورا عمل نكرد. شوراي نگهبان گفته بود هركس فكر مي كند دلايل ما براي تاييد صلاحيت نكردنش درست نيست كتباً بنويسد و مجوز دهد به ما تا دلايل را علني كنيم!!! اما خود دوستان كه مي دانستند چه خبر است فقط فحش مي دادند اما هيچ گاه ان مجوز را ندادند!!!

پس از ان ايشان به تهران رفتند و به فعاليت هاي سياسي خودشان و حضور در بنياد باران ادامه دادند. در جريان انتخابات سال84 شدند رييس حزب اعتماد ملي بيرجند و رييس ستاد جناب مهدي كروبي!!! و اما در سال88 با تمام وجود؛ خودش و اطرافيانش در دفاع از ميرحسين موسوي بپا خواستند. ايشان رييس ستاد مير حسين در استان خراسان جنوبي شد (استاني كه همه زحمات تقسيم شدنش در مجلس پنجم كشيده شد. كه تا ائاخر مجلس ششم مسكوت ماند اما در اواخر مجلس ششم  به سرعت استان هاي خراسان تقسيم شد كه جريان اصلاحات بتواند بيشترين بهره برداري را بكند كه البته نتوانست) هركاري توانستند كردند. تا اخرين لحظات حامي او ماندند و همچنان هم معتقدند نظام در حق انها ظلم كرده!!!

پس از سال88 از جناب آيتي خبري نبود اما قطعا ايشان جزو موثرين حزب منحله مشاركت بود. در سال92 ايشان يه رياست جريان اصلاح طلبان حامي جناب روحاني در آمد و رخت اعتدال برتن كرد!!!بعد از روي كار امدن دولت تدبير و اميد ايشان با همه افراط گرايي هايي كه برايتان فقط به چند نمونه از ان اشاره كردم يك انسان معتدل و ديگران شدند افراطي!!! و حالا ايشان تند تند در سايت تدبير24 مقاله مي نويسد!!! اگر چه مقالات ايشان از نظر نوع نگارش و ادبيات كاملا نشان مي دهد كه نويسنده اش فقط يك سياست باز مبتدي است. اما در لفافه همان ها ايشان اعترافات بسيار جالب و مهمي مي كند كه با توجه به نفوذش در جريان سياسي اصلاحات ؛ از پشت پرده، خبرهايي مي دهد .

اصل قضيه اينجاست. از اينجا اصل ماجرا كه تحليل يكي از همين مقالات است شروع مي شود.

ايشان در اين مقاله با عنوان هواشناسي سياسي، به مرحله بعد از مذاكرات هسته اي اشاره مي كند!!! او ابتداً در اين مقاله طي اعترافي آشكار توافق هسته اي ژنو3را توافقي تحت عنوان برد – برد نامساوي مي داند و صراحتاً مي گويد "بطور کلی توافق برد - برد نامساوی که از متن قرارداد امضا شده فی مابین به خوبی روشن و محرز است نشان می دهد که طرف های مذاکره کننده در وضعیت آچمز(بن بست) قرار گرفته و ناچار به دادن و گرفتن امتیاز هستند. به هر حال اگرچه ممکن است در این بده و بستان سیاسی یک طرف امتیاز کمتر بدهد و امتیاز بیشتر بگيرد و بالعکس، اما برای یک دوره تنفس و برون رفت از این بن بست و رکود کمرشکن، چاره ای جز این نبود". از اين سخنان مشخص است خود دوستان هم مي دانند توافق يك باخت و امتياز دهي بزرگ بوده. اما از ان جالب تر و خطرناك تر و صد البته مهم تر قسمت دوم اين مقاله كوتاه است كه مي گويد: " پیش بینی می شود قدرت های سیاسی جهان برای بازی های سیاسی آینده، خود را آماده گرفتن امتیازهای بیشتر بکنند و این ایران است که می بایستی روی فرم بماند و با مشاوره گرفتن از اندیشمندان سیاسی در دوره های بعدی مذاکره خود را برای این مباحثات سخت، طاقت فرسا و نفس گیر آماده کند. به نظر می رسد قدرت های بزرگ در مذاکرات بعدی از واژه های حقوق بشر، دموکراسی، حق اسراییل، حق جزایر سه گانه و غیره استفاده کنند و جمهوری اسلامی را به چالش بکشند."

مي بينيد چقدر دوستان راحت حرف ميزنند. انگار مي دانند چه خبر است. انروزي كه رهبر عزيزو مظلوممان فرمود ما فقط درباره مسائل هسته اي مذاكره مي كنيم مي دانست بعد از ان چه خبر است. ان ها چند امتياز به ايران دادند تا ايران را به بازي خطرناكي بكشند حالا مي گويند اگر ايران موضوع حقوق بشر را در خودش حل نكند، توافق ژنو3 هم معلق مي شود پس باز بايد باج بدهند!!! اين كه شما مي بينيد رهبرعزيزتر از جان طي چند سخنراني اخيرشان مدام به اقدامات ضد بشري آمريكا اشاره داشتند نشان از هوش بالاي سياسي ايشان و قدرت آينده نگري ايشانست. همين چند روز پيش بازهم اتحاديه اروپا عليه ما قطعنامه ضد حقوق بشري صادر كرد!!! انها مي گويند اگر مي خواهيد ضد حقوق بشر نباشيد هم جنس بازي را آزاد كنيد، بهائيان را به رسميت بشناسيد، حجاب را لغو كنيد، زندانيان سياسي را آزاد كنيد، حكم قصاص را كه دستور صريح قران است حذف كنيد !!!

آري دوستان، اصلاح طلب جلو به جلو نسخه هارا براي دولت از روي دست بيگانگان و بنياد هاي صهيونيستي حامي حقوق بشر مي خوانند تا وزير ظريف امور خارجه با ان همه ظرافت هايش بداند كه قرار است در مراحل بعدي چه بكنند. حالا بايد بوق هاي تبليغاتي جريان اعتدال فضاسازي كنند كه اگر ما زير بار دستورات حقوق بشري انها نرويم آن وقت تعهدات هسته اي هم هيچ و تحريم ها باقي مي ماند و ما ديگر نمي توانيم كاري كنيم!!!

شما مي بينيد دو روز بعد از انتشار اين مقاله، وزير امور خارجه در گمانم كويت اعلام امادگي مي كند ايران با امارات درخصوص جزيره ابوموسي مذاكره كند!!! چقدر هماهنگ!!!؟؟؟

مي خواهم بگويم دوستان انقلابي شاخك هايتان حساس باشد. بوي خوشي به مشام نمي رسد.سخنان اخير جناب دكتر ظريف در جمع دانشجويان كه از سر ضعف و ترس از قدرت نظامي امريكا بود. نشان مي دهد ايشان با چه ديدگاهي بر سر ميز مذاكره حاضر مي شود.  همه اينها را كه كنار هم ميگذاري به نتايج وحشتناكي مي رسي.

فقط بگوييم  "اللهم احفظ قائدنا امام الخامنه اي"

بعدالتحرير:

- وفات پروفسور معتمدي(پدر علم ارتباطات ايران) كه از ديار ما بيرجند بودند و باعث افتخار اين ملك دانشمند خيز را بر همه فعالان رسانه تسليت مي گويم. هنوز داغ وفات پروفسور گنچي پدر علم جغرافيا كه او هم از ديار ما بود تسلي نيافته كه غمي ديگر هم به آن اضافه شد. خدايش بيامرزاد...

 

 -ليستي از مشاهير بيرجندي