تحصن؛زخمی التیام نیافتنی
آنچه مارا به نگاشتن این مقاله وا داشت سخنان اخیر امام جمعه سابق بیرجند در آخرین خطبه های نمازجمعه و کنفرانس خبری ایشان است. آنجایی که ایشان به انحاء مختلف، مخالفت خویش را با برگزاری تحصن افتخار آمیز انقلابیون خراسان جنوبی در اسفند 95 نشان می دهد و میان خود با این حرکت مهم مرزبندی مداوم می کند.
تاکنون طی چندین مقاله (برای خواندن این مقالات به انتهای متن رجوع کنید) ابعاد مختلف تحصن انقلابیون خراسان جنوبی در اسفند 95 را بررسی کردیم، و اینک در اخرین قسمت این سری مقالات قصد داریم به مهمترین وجه ان یعنی نتایج تحصن بپردازیم
1- تحصن انقلابی مردم و علما خراسان جنوبی در اعتراض به تبلیغ و وجاهت بخشیدن به یک منکر علنی و ایستادگی در برابر یک انحراف بزرگ در سطح استان بود که انهم قائل شدن مقام تشریع برای یک شخص غیرروحانی و غیرکارشناس بود. جایی که استاندار استان رقص را امری بدون اشکال بداند و برای توجیه ان استناد کند به رفتاری مشابه و سنتی در استان خراسان شمالی و جالب انکه مردم و علما خراسان شمالی نیز با قاطعیت این سخنان پرویزی را رد کرده و آنرا توهینی به خود قلمداد می کنند.
2- واقعیت ان است، علی رغم تصور بسیاری تحصن انقلابی مردم خرساان جنوبی انقدر تاثیرات شگرف و قابل توجه داشت که مگر خود را به خواب بزنیم و نبینیم والا هر به خواب رفته ای را این حرکت بیدار کرد. عده ای ظاهر بین می گویند تحصن شکست خورد چون مهمترین خواسته متحصنین یعنی استعفای استاندار به سرانجام نرسید، لیکن در پاسخ به اینها باید گفت این خواسته برای متحصنین درشت ترین خواسته بود نه مهمترین خواسته. این خواسته، درشت و بزرگ شد تا بسیاری از دستاوردهای این حرکت از چشم خناسان دور بماند.
بیایید از زاویه ای دیگر به این مسئله نگاه کنیم...
متحصنین می دانستند در آستانه انتخابات سال 96، دولت استاندارش را از کار برکنار نخواهد کرد، همچنین مطمئن بودند که این شخص منتخب دولتی است که اگر هم بخواهد او را عزل کند، قاعدتاً شخصی مانند او را مجدداً خواهد آورد زیرا انتخاب کننده و معیارهای انتخاب که فرق نکرده، لذا متحصنین با اگاهی از این مسائل و شرایط، مشخص ترین و درشت ترین خواسته خود را عزل استاندار اعلام کردند و از همان اول هم می دانستند که این خواسته محقق نخواهد شد، لیکن متولیان امر را، درگیر این مطالبه متحصنین خواهد کرد و این واقعه برای انقلابیون دستاوردهای بزرگی خواهد داشت، مِن جمله غفلت انان از دیگر دستاوردهای مهم و استراتژیک تحصن؛ فلذا هم اکنون می توان این پرده را برای برخی پوچ اندیشان کنار زد که در جریان تحصن، از جایی بازی خوردند و درزمینی بازی کردند که انقلابیون برای انان تدارک دیده بودند.
3- یکی از دستاوردهای مهم تحصن اسفند 95 ، آن بود که همگان دیدند همچنان روحانیت انقلابی در دل مردم جای دارد تا انجا که می توانند به مدت یک هفته مردم را در تحصن حفظ کرده و روز به روز نیز به جمعیت حاضر در ان بیافزاید. متحصنین نه به اجبار آمده بودند و نه به زور در ان مکان حبس شده بودند، بلکه با خواست واراده خود آمده بودند و از عمق جان فریاد می زدند و شعار می دادند "مرگ بر فتنه گر". اتحاد و انسجام روحانیون انقلابی و مردم ساده کوچه و بازار؛ همان مردم کوخ نشین و پابرهنه گان انقلابی که به قول خمینی کبیر(ره) صاحبان اصلی انقلاب هستند، صحنه هایی دلنشین را رقم می زد که دلها را می برد به سالهای دهه 60 و اوایل انقلاب. مردم، روحانیون انقلابی و مدافعان واقعی محکمات دین را در آغوش می گرفتند، از ایشان استقبال کرده و محترمشان می شماردند، ساعتها پای سخنانشان می نشستند و انان نیز غیورانه و شجاعانه، حرف دل مردم زجر کشیده استان را فریاد می کشیدند. این اتحاد، این انسجام، این پیوستگی دلها و افکار، انقدر مهم بود که اگر تحصن هیچ نتیجه ای جز همین یک مورد نمی داشت می توانستیم بگوییم بدون شک این تحصن، موفق ترین حرکت اجتماعی دو دهه اخیر مردم استان بوده است.
4- یکی دیگر از نتایج مهم تحصن اسفندماه 95 آن بود که روحانیت انقلابی توانست نقش بی بدیل خود در ایجاد حرکات اجتماعی و مذهبی را درک کرده و با جایگاه واقعی و عامل اصلی ایجاد محبوبیت برای خود در بین مردم آشنا شوند. روحانیت انقلابی توانست نقش خود را بازیابی کرده و به برخی خناسان نشان دهد همچنان روحانیت اصیل انقلابی در دل مردم جای دارد، روحانیت ساده زیست مردمی، روحانیتی که در اخلاص سرامد همه، در تلاش و کوشش پیشتاز همه، در مطالبه عدالت و حمایت از اسلام ناب جلودار همه و در همراهی با مردم زجر کشیده خاکسار تر از همه است. در واقع نهضت آغاز شده توسط روحانیونِ عامل در تحصن اسفند 95 می تواند این نوید را بدهد که منشور روحانیت خمینی کبیر(ره) دارد مجدداً دیده می شود و باید در صدر دروس حوزوی قرار گیرد.
5- یکی دیگر از نتایج قابل توجه تحصن مردم انقلابی خراسان جنوبی، افتادن پرده ها و مشخص شدن مرزها و خط کشی ها بود. در همین جریان بود که بسیاری از ریاکاران خط خود را بالاجبار از خط مردم انقلابی و لایت مدار جدا ساختند و مردم توانستند چهره بسیاری از اشخاص را بشناسند. اشخاصی که در واقع مانده بودند بین همراهی با توده های انقلابی و پردغدغه مردم یا همراهی با قدرت مدارانی که در راس سیستم اداری و دولتی بودند و قاعدتاً این مخالفت برای انان نتایج جبران ناپذیر دنیوی را همراه داشت. این طایفه مجبور بودند برای این نوع عملکردشان توجیهاتی بیاورند و یا حداقل اصل عمل را محکوم کنند. روشن شدن چهره های چندوجهی در این جریان دستاورد بزرگی بود که شاید در حالت عادی سالها زمان می برد تا معلوم می شد انچه در تحصن شد.
6- از دیگر نتایج مهم تحصن مردم خراسان جنوبی در اسفند 95، کشاندن مسئولینی از وزارت کشور برای بررسی این موضوع بود، هرچند انان با تبختر و غروری خاص و البته ترسی فاحش وارد حوزه علمیه و محل تجمع متحصنین شدند و به جمع انقلابی توهین کردند؛ لیکن انقلابیون توانستند با صبری انقلابی آنان را مطابق برنامه خود به جمع شان کشانده و سخنان شان را به گوششان برسانند.
7-از دیگر نتایج این تحصن، حضوریافتن مردمی دین مدار و دغدغه مند از سایر نقاط استان بود، یکباره می دیدی یک صد نفر از مردم انقلابی منطقه زیرکوه و حاجی آباد قاین با وسایل شخصی در تحصن حضور یافته اند، انگیزه های این نوع حرکت های دینی و تلاش و مجاهدت مردم و قبول سختی ها و هزینه های سفر از مناطق مختلف استان به مرکز، جهت شرکت در تحصنی که برای دفاع از دین تشکیل شده است، فقط نشان دهنده اخلاص، اهمیت امور دینی و فاصله مردم از ناقضان شریعت است. مردمی که ثابت کرده اند پای دین هستند و خواهند بود و فقط علمدار لازم دارند.همچنین سخنرانی ائمه جمعه و علما برجسته اکثر شهرستان های استان در این تحصن به نمایندگی از مردم انقلابی دیارشان توانست به نابینایان عرصه فرهنگ و سیاست استان نشان دهد که این مردم هستند، نفس می کشند و سکوتشان از نجابتشان است که صد البته در بزنگاه ها یقیناً پشت سر علما انقلابی و روحانیت همیشه در صحنه به میدان خواهند امد.
8- حرکت های مردمی و حمایت های مسجد محوری که از تحصن انقلابیون شد و شبکه ای از مومنین که در این جریان شکل گرفته و ارتباطاتی که پدیدار شده بود باعث شد، رفتار معدود رسانه های مکتوب و تصویری استان که سعی در سانسور و بایکوت این حرکت فرهنگی و دینی داشتند؛خنثی گردیده و مردم خود، همدیگر را از جزییات این برنامه مهم و تعیین کننده با خبر سازند. بدون شک همین شبکه مردمی و انقلابی که در تحصن شکل گرفت و انقلابیون را در اقصی نقاط استان به یکدیگر متصل نمود، توانست تاثیر شگرفش را در جریان انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری نیز گذاشته و خراسان جنوبی را شگفتی ساز این دوره از انتخابات کشوری نماید.
9- اگر بخواهیم به آخرین نتیجه و تاثیر مهم تحصن انقلابیون خراسان جنوبی اشاره نماییم، تفرق علما و روحانیت انقلابی از اطراف امام جمعه سابق یعنی جناب رضایی که همیشه به بهانه عقلانیت سعی در خفه کردن روحیات انقلابی و جهادی داشته اند و تجمیع انان گرد حضرت آیت الله عبادی نماینده ولی فقیه در استان خراسان جنوبی بود. آیت الله عبادی که جزو خاندان های اصیل و انقلابی و شهید داده استان بوده و نسل اندر نسل شهره به تقوا و ساده زیستی و مردمی بودن و لایت مداری بودند. خاندانی که از هرگونه خودنمایی و قدرت طلبی و ریاکاری بدور بوده و در دلهای مومنین جای داشته اند.
10- حال خود با دقت ببینید آیا تحصن انقلابیون، بی نتیجه بوده است؟ آیا انان که خود را در این حماسه عظیم دینی و انقلابی شریک نکرده اند، سود کرده اند؟ آیا نفع دنیایی که عده ای از مقابله با متحصنین برده اند با سود اخروی که حماسه سازان این امردینی داشته اند برابری می کند؟
ای کاش جناب رضایی همچنان که بارها از تحصن انقلابیون بیرجند تبری جسته و با ان مرزبندی کرده اند، با فتنه گران و برخی اشخاص مطرود مردم نیز مرزبندی مشخصی می داشتند. ایشان همیشه برای مقابله با روحیات انقلابی و جهادی زبانی تیز و برنده داشته اند و صد البته برای مواجهه با جریان معاند انقلاب و مخالف ظواهردینی، مسامحه گرانه به عقلانیت استدلال کرده و انها را با گوشه چشمی نادیده می گیرند.
امروز ایشان با بدرقه صدها بنر و تملق گویی اشخاصی از استان رفتند که تا کنون یک بار هم در نمازجمعه های ایشان شرکت نکردند. امروز ایشان مورد حمایت جریانی در استان خراسان جنوبی است که در انتخابات اخیر نه بزرگی از مردم استان گرفت و اگر همین دهن کجی ها و بی اعتنایی های ایشان به حرکت های انقلابی نظیر تحصن اخیر نبود، هرگز از سوی این جریان به ایشان اهمیتی داده نمی شد. امروز همان جریان خاص قصد دارد ایشان را پررنگ کرده و از او کمال استفاده را برای رسیدن به مقاصد خود داشته و سپس تنهایش گذارند. امیدوارم فردای قیامت خداوند آن استدلالات را از ما و این ادله را از ایشان در دفاع و رد تحصن انقلابیون قبول نماید!!!
ای کاش ایشان در اخرین سخنرانی و خطبه خوانی شان از مردم استان طلب حلالیت می کردند نه اینکه در قامت یک طلبکار بگویند من از هیچ کس ناراحت نیستم، ای کاش ایشان جای برگزاری برنامه های ادینه و برنامه هایی که هیچ ربطی به امامت جمعه ندارد می گفتند چه نسبت از سخنرانی های ایشان مطابق منویات رهبر عزیز انقلاب بوده و تا چه حد توانستند مردم را با گفتمان امام و انقلاب آشنا نمایند؟ ای کاش می گفتند از جایگاه امامت جمعه و تربیون نمازجمعه چه میزان از مشکلات و رنج های مردم استان را رفع کرده و مسئولان را مواخذه و به پاسخ گویی وا داشته اند؟ از این ای کاش ها و انتقادات به امام جمعه سابق بسیار وارد است که البته امروز ایشان رفته اند و انشا الله بتوانند گامی موثر در جهت پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی در مناصب بعدی بردارند.