شوالیه های تاریکی
بگذریم از اینکه مردم به علت فشارهای اقتصادی دیگر حال و حوصله هیچ کاری ندارند.
این درحالی است که ایران این روزها رخدادهای بسیار چالش انگیزی را پشت سر گذاشته.
مهمترین مشکل اقتصادی:
تقریبا از اول مهر ما روزهای پرتنش و چالشی را پشت سر گذاشته ایم که البته با سخنان جنجالی رییس جمهور که حقیقتاً بیشتر آن درست و صحیح بود بارقه ای ازامید برای خوابیدن این جنجال ها وجود ندار.د هرچند بی اعتنایی مردم انان را از پا خواهد انداخت .
مهمترین چالش این روزهای ایران نرخ ارز و سکه و گرانی های بی حساب و کتاب، آنهم به بهانه گرانی ارز است چیزی که برخلاف همه توهین هایی که به دولت می شود بیشترش تقصیر دولت نیست.یکی از مهمترین عوامل گرانی بی معرفتی و بی انصافی بعضی از ما مردم است. آن حرص طمع و سودجویی و چه زیبا گفت سهراب که: خدایی که در این نزدیکی است.
یکی نیست به دزدان و غارتگران و گران فروشان و کم فروشان و محتکران و رباخوران و دزدان و قطاع الطریق بگوید این ملت خانواده شهیدند،این ملت شیعیان مرتضی علی اند. بسی خیال باطل که خدایشان رهایشان کند پس مراقب خودتان باشید که او جبار است و جبران می کند انچه بر سر مخلوقاتش بیاورید....
مهمترین مشکل سیاسی:
اما مهمترین مسئله سیاسی این روزهای ایران تقریباً از اواخر شهریور که زمزمه های آمدن مهدی هاشمی به ایران شنیده شد،شروع شد.
مهدی هاشمی همان متهم فراری فتنه های سال 88 بود که بسیاری از اهالی فتنه درباره او و تاثیراتش حرف زدند.جالب است وقتی از بهزاد نبوی(چریک پیر اصلاح طلبها) پرسیدند چرا در فتنه 88 گول لمپنی چون مهدی هاشمی را خوردی گفت او پول داشت!!!
بله مهدی هاشمی یکی از رابطان و تصمیم سازان مهم فتنه بود که با استفاده از تجربیات مهم اطرافیان مهم !!! خود راحت همه را به مهلکه فرستاد و خود فرار کرد.او به بهانه ماموریت از طرف دانشگاه آزاد تحت مدیریت جاسبی با حقوق های سرسام اور به لندن گریخت...
لندن یعنی همان مرکز برنامه ریزی برای فتنه ها،همان جایی که سفارتش لانه جاسوسی دوم است،همان جایی که خاوری از انجا متن استعفایش را فرستاد،همان جایی که مرکز اجتماع دشمنان ایران است،همان جایی که رییس دستگاه جاسوسیش علناً حرف از ترور مسئولین و دانشمندان هسته ای ما به زبان آورد.
مهدی هاشمی برای اداره واحد اکسفورد دانشگاه آزاد رفت .هرچند براساس گفته های خبرگذاری ها کلاً واحد اکسفوردی برای دانشگاه آزاد وجود نداشته است. و البته انجا خبرها از ارتباطات مشکوک مهدی با عده ای آدم های مشکوک الهویه حکایت داشت. بگذریم که بیشتر از انچه مهدی هاشمی در لندن باشد در دبی مرکز تجمع جواسیس دشمن علیه ایران دیده شده.
آنروزها(ایام فتنه و دوسال بعد ان) هرچه ملت فریاد زد مهدی هاشمی کجاست. پدرش اکبر هاشمی رفسنجانی می گفت من به مهدی گفته ام نیا!!! حاج اکبر خود را داشت قربانی پسر می کرد.
از خاندان پرطمطراق هاشمی 3تن مجرم شناخته شدند البته به جز همسر ایشان که فرمان تظاهرات را روز انتخابات صادر کرد.
فائزه و مهدی دوتن از فرزندان ایشان مستقیماً در برپایی فتنه های وحشتناک سال88 نقش داشتند.هرچند عده ای یاسر پسر کوچک خانواده را هم دیده بودند.
فائزه همان دختری که سالها قبل مرحوم محمدرضا اقاسی درپاسخ به ادعای فائزه برای آزاد شدن دوچرخه سواری خانمها گفته بود: "نکند جمل دوچرخه شود". همان دختر در یک ظهر داغ تابستان 88 در جمع عده ای سبزپوش البته از نوع لجنی علیه رهبر عزیزمان به شدت موضع گرفت و حرف زد و گفت آقا در زمان احمدی نژاد آقا شد وگرنه در زمان ریاست بابا(اکبر هاشمی) و خاتمی اقا ،آقا نبود و ...
بی معرفت یادش رفته اگر در ایام ابتدایی دوره اصلاحات آقا حامی بابای بی معرفت ترش نبود گرگان اصلاح طلب بابایش را تکه تکه می کردند. سردار علی فضلی،سردار بسیجی علی زمانه با ان چشم بسته به جهان بدی به خود جرات داد و فائزه را بازداشت کرد. دربازجویی فائزه گفت امده بودم اینجا که ساندویچ بخورم!!!
دخترک ساندویچ خور همان روزها محکوم شد اما کسی بازداشتش نکرد. یک رزمنده جانباز از روی تعصب انقلابی و درد طی یک توطئه در صحنه ای به فائزه فحاشی کرد بلافاصله از دستگاه قضا به شلاق و زندان محکوم شد!!! اما فائزه که به رهبری توهین کرده بود آزادانه می چرخید!!!
تا تابستان داغ سال 91 که خبر امدن مهدی رسید...
پازل فتنه:
پازل فتنه جدید در حال تکمیل بود.
از یکسو حجاریان بحث تشکیل پارلمان اصلاح طلبی را داد که باید سیاسیون اصلاح طلب را درجایی جمع کرد و مرکزی برای سازماندهی و انسجام ایجاد کرد و در واقع او دستورالعمل هایی که از غیب!!! برایش می رسد به یاران دیکته کرد.
از سوی دیگر تاج زاده یکی از مغزهای متفکر و خلاق فتنه گران از زندان پیام داد و شروع کرده است به کادرسازی و البته توهین به آیت الله مصباح و زدن جبهه پایداری.
از ان سو خاتمی و عبدالله نوری جنگ زرگری راه انداخته اند که مارا به یاد جنگ موسوی و خاتمی در استانه انتخابات 88 می اندازد. خاتمی هم می خواهد در نظام برای خود و اصلاح طلبان وجهه کسب کند و هم از ارمان های فتنه که مورد قبول غربیان و جناب جورج سورس(پدر انقلاب های رنگین) است حمایت کند.
از دیگر سو جناب کروبی (شیخ بی سواد) از تفرجگاه خویش که به اشتباه حصر خانگی نامیده میشود.(حصر خانگی در بهترین نقاط تهران و بهترین شرایط که آرزوی هر کسی است). دستور صادر فرمودند که سیدحسن مصطفوی(خمینی) را بیاورید.
قوه قضائیه در بیان سخنگوی آن در لفافه گفته بود علاقه ای برای آمدن مهدی هاشمی به ایران ندارد.اما مهدی هاشمی مصمم به امدن است. انان برای ترساندنش بعد دوسال به سراغ فائزه رفتند و بازداشتش کردند. فردای انهم مهدی با فاطمه خواهر بزرگترش و محسن برادر کوچکش وارد فرودگاه امام خمینی(ره) تهران شدند انهم از مقصد دوبی.
انجا دربرابر خود دانشجویان معترض را ندید اما نماینده دادستان را دید که قول داد فردا خودرا معرفی کند . اوفردا صبح خودش را به دادستانی معرفی و بازداشت شد!!!
همه اما و اگر ها:
اما چرا باید در این زمان بعد 3سال فرار ناگهان مهدی هاشمی بیاید. اوکه مطمئن است بازداشت می شود چرا می آید؟؟؟
چرا پاسبورت ندارد که مهر کشورهایی که به ان سفر کرده دیده شود؟؟؟
عده ای می گویند او از ترس بازداشت و قرارگرفتن تحت ازمایشات راستی آزمایی در انگلستان و کاندا به ایران امده است...
عده ای می گویند او امده است تا قربانی جریان فتنه و انحراف و کارگزاران وهمه معاندان بشود تا پدرش هم بتواند از زیر بار تهمت تبعیض قائل شدن برای فرزندانش فرار کند و هم با هنر مظلوم نمایی به تبرئه خود و پاک کردن گذشته خاندان خود بپردازد و هم جریان خاص و مخالف گفتمان انقلابی سوم تیر را بهتر راهبری نماید. والبته همگان می دانند زندانی که مهدی و فائزه به ان می روند همان زندان چند افتابه دزد یا صاحبان بدهی و بدهکاران نیست. زندان انان درواقع همان هتل اوین است. یاد سخنان و خاطرات حجت الاسلام جهانشاهی از زندان و وضعیت شهرام جزایری می افتم که شهرام که در برابر مهدی هیچ است در زندان حکومتی داشته و در همان زندان طرح فرار خود را سازماندهی می کند حالا باور کنیم مهدی زندان است!!! والا مارا هم زندان مهدی آرزوست!!!
عده ای می گویند او امده است از درون زندانی که قطعاً برای او دیوار و برج و میله ندارد فاز دوم فتنه را عملی کند. او در هر صورت 3 سال با دوستانی ناشناخته در اروپا و دبی سروکار داشته احتمالاً خبرهای خوبی از آنطرف ها برای عده ای از شوالیه های تاریکی!!! دارد. اودرزندان با پول های بی حساب و کتاب و نفوذی ها و فضای باز زندان به خوبی جریان فتنه را مدیریت می کند و البته آسیبی هم نمی بیند.زندان هایی که از درون ان اکبر گنجی علیه ایران فتنه می کرد و آقایان دیگر با مطبوعات و رسانه های معاند مصاحبه می کردند نمی تواند مهدی و فائزه را درخود آرام نگه دارد.
عده ای دیگر می گویند که مهدی امده تا زندانیش کنند و در این حین حجت الاسلام اکبر هاشمی موضعی قانونی بگیرد و بگوید باید با عدالت رفتار شود و من انتظاری ندارم و در همین زمان جوانفکر بازداشت شود و احمدی نژاد هم علیه این کار موضع بگیرد و این بهترین زمانی است که اهالی فتنه و انحراف بگویند دیدید احمدی نژاد از همان اول دروغ می گفت بفرمایید هاشمی دربرابر دستگیری فرزندش سکوت کرده درحالی که احمدی نژاد دربرابر بازداشت مشاورش داد و بیداد دارد...
اما من می گویم همه موارد فوق با هم صحیح است
بوی فتنه ای جدید می آید...
http://khatnews.com/vdch.wn-t23nqkftd2.html
http://www.jahannews.com/vdcaiun0.49nm615kk4.html