هر ده سال يك اغتشاش..... هميشه پاي اصلاح طلبان در ميان است


دولت اصلاح طلب بعد از استقرار در سال 76شروع به آمايش و پالايش سياسي ايران نمود. انها ابتدا از اشتباهات شخص ناطق نوري استفاده كردند و با ترفندي اورا كانديداي مورد نظر رهبري جا زدند تا با راي به خاتمي مثلا بگويند 20.000.000راي به خاتمي يعني راي به تغيير نظام. در حالي كه خاتمي با عوام فريبانه ترين و حزب الهي ترين شعارها روي كار امده بود.

دولت دوم خرداد همه توانش را گذاشته بود در كوبيدن شخص هاشمي و بلايي غير قابل باور را بر سر وي در جريان انتخابات مجلس ششم در اوردند كه وي مجبور به استعفا شد و تا مدتها هيچ خبري از او نشد. كتاب عاليجنابان سرخ پوش دست هنر اكبر گنجي تحت حمايت دولت خاتمي در توهين هاي همه جانبه به دستاوردهاي نظام بود.

يكي از تصميمات دولت دوم خرداد واصلاح طلبان اين بود كه بايد براي براندازي اين نظام اول نهادها و سازمان هاي انقلابي و وابسته به رهبري را به شدت تخريب كرد به همين علت پرو‍‍ه هايي عجيب را به انجام رساندند

1- تخريب وزارت اطلاعات با جريان مرموز قتل هاي زنجيره اي و به شهادت رساندن يكي از زبده ترين مامورين امنيتي ايران به نام سعيد اسلامي(امامي) به بهانه هاي واهي و شكنجه وحشيانه همسر او

2- ادغام وزارت جهاد سازندگي كه يكي از انقلابي ترين و حزب الهي ترين نيروهاي دولتي را در ايران بعد از جنگ داشت كه همه شان سابقه مجاهدت هاي بي شمار در انقلاب را داشتند با وزارت كشاورزي كه مديريت ان زمانش در دست تكنو كرات هاي غرب زده بود براي از هم زدن يك نهاد انقلابي كه بعد ها رهبر انقلاب از ان به عنوان جوان مرگ كردن وزارت جهاد سازندگي نام بردند.

3- پرو‍ژه نوارسازان جهت بدنام كردن عده اي از بزرگان نظام مانند آيت الله يزدي،جنتي،هاشمي

4- پروژه ترور سعيد حجاريان به وسيله جواني به نام سعيد عسكر و انتساب اين جريان به سپاه پاسداران جهت بي آبرو كردن اين نهاد كه البته با عنايات خفيه الهي سعيد عسكر خيلي زود توسط سپاه پاسداران بازداشت و تحويل مقامات امنيتي شد و البته در كمال تعجب با رضايت سعيد حجاريان آزاد شد و از ان پس يار غار حجاريان شد!!!

5- تعطيل كردن معاونت پرورشي در آموزش و پرورش تا اين معاونت انقلابي كه از بهترين و حزب الهي ترين نيروها تشكيل شده بود و كارش تربيت انسان هاي مجاهد بود و تجربه بزرگي درد هه شصت از خود به جا گذاشته بود براي انكه دانش اموزان كمتر با آثار انقلاب اسلامي آشنا شوند.

6- تغييرات گسترده كتب درسي و خالي كردن آن از مباني ناب اسلامي و انقلابي

7- تبديل دانشگاه ها و مدارس به مراكز كشمكش سياسي كه يكي از اولين نتايج ان كاهش شديد راندمان پيشرفت هاي علمي در ايران شد تا جايي كه هيچ نوع پيشرفت علمي عمده اي در ان دوران وجود ندارد و حتي زماني كه مرحوم دكتر كاظمي در جهاد دانشگاهي بحث سلول هاي بنيادي را پيش كشيد هرگز دولت وقت از اين فعاليت ناب علمي استقبال نكرد تا زماني كه رهبري خود به ديدار اين مجتمع و تقدير از دكتر كاظمي پرداخت.

8- تعيين بودجه هاي كلان براي احزاب زنجيره اي و كليسا ها و كنيسه ها كه در اين بين هيچ عنايتي به مساجد نمي شد.

9- عدم ارتباط شخص رييس جمهور با حوزه هاي علميه و توهين هاي بي شمار به علما و چاپ كاريكاتور از علما مبارز و انقلابي.

10- حمايت علني از اشخاصي مانند حسن بشيريه،عبدالكريم سروش، مجتهد شبستري، محسن كديور،هاشم اغاجري براي ايجاد تشكيك در مستحكم ترين باورهاي ديني مانند عصمت انبيا و ائمه، عصمت و غير قابل تحريف بودن قرآن، ولايت مطلقه فقيه، مسئله تقليد. در همين دوره بود كه هاشم آغاجري تقليد را كار ميمون دانست و دين را افيون ملت ها خواند كه بسياري از علما حكم ارتدادش را دادند و البته تمسخر امام زمان و اعتقاد به مهدويت كه در دستور كار انها بود.

11-تاسيس احزاب دولت ساخته و سازمان گفتگوي تمدن ها براي رياست فردي هوس باز و هرزه مانند عطالله مهاجراني كه ميلياردها دلار بودجه صرف آن شد و در طي 4سال حتي يك كتاب در معرفي فرهنگ تشيع از ان موسسه بيرون نيامد و هرچه بود دستاورد هاي علوم انساني غرب بود كه در اين زمينه توجه شمارا به توبه نامه سعيد حجاريان در دادگاه فتنه88 جلب مي نمايم.

12- سو استفاده هاي بي كران اعضا حزب مشاركت از بودجه هاي بيت المال و جمع اوري ثروت هاي كلان.

13- پروژه كوي دانشگاه كه با نظارت دقيق حزب مشاركت و بزرگان آن از جمله سعيد حجاريان،عباس عبدي،تاج زاده و ... انجام گرفت. (توضيح درباره كوي دانشگاه در ادامه مطلب) طي اين پروژه نيروي انتظامي به طور همه جانبه تحت هجمه قرار گرفت.

14- هجمه هاي مداوم به رهبري وحمله به اختيارات حضرت آقا مانند نظارت استصوابي، ولايت مطلقه فقيه، احكام حكومتي، تعراف جام زهر به حضرت آقا.

15- كنفرانس برلين،غائله خرم آباد، تشكيل قارچ وار سازمان هاي مردم نهاد كه از اين طريق درواقع جهت انجام پرژه ناتوي فرهنگي در ايران پياده نظام ساختند، اعزام بي ضابطه دانشجويان بد نام به انگلستان به اسم براي تحصيل اما در واقع براي تربيت جاسوس،

اينها گوشه كوچكي از اقدامات افراطيون جريان اصلاحات بود كه ان شا الله همه انها مورد بررسي قرار خواهد گرفت تا حاميان شعار اعتدال اين روزها را بيشتر بشناسيم. بدترين نمونه ان هم مجلس ششم بود كه بررسي عملكرد انها كار زيادي مي برد.


تصويري از قيام مردم انقلابي در 23تير78

لينكهاي جالب در باره فتنه78 در انتهاي ادامه مطلب...

ادامه نوشته

توهم سبز...توهم سربي(با دقت و آهسته بخوانيد)

دكتر آ شيخ حسن روحاني مونده اون وسط

يه عده مي گن روحاني اصلاح طلبه و دلشون ميخواد 18.000.000راي روحاني رو بذارن به عنوان پشتوانه مردمي جبهه رو به اضمحلال اصلاحات. البته اونها اونقد بي انصاف هستن كه ميخوان و انتظار دارن روحاني سرمايه اجتماعي شو بذاره پاي موسوي و كروبي خائن!!!

اما اون 18.000.000راي...

1- اگر اصلاح طلب ها فكر مي كنن18.000.000  راي دارن چرا تنها و مستقل وارد صحنه نشدن؟چرا وقتي اواسط زمان تبليغات فهميدن كانديداي جبهه اصلاحات يعني محمدرضا عارف رايي نداره اورو مجبور به انصراف كردند و جالب تر اينكه خود عارف هرگز در نامه انصرافش نگفت به نفع كسي ميره كنار و مشخص هم بود به شدت با غيظ ميره!!! حالا چطور شما ميگيد همه آرا روحاني مال اصلاح طلباست و امروز ادعاي جريان مي كنيد؟؟؟

2- سابقه فعاليت هاي سياسي روحاني نشون ميده او هرگز وابسته به اصلاحات نبوده و حتي ايشون عضو جامعه روحانيت مبارز يعني يكي از اصيل ترين گروه هاي بنيادي اصول گرايان هست اون وقت از كدوم موضع گيري ايشون اين نتيجه حاصل شده كه ايشون اصلاح طلب هستند.

3- آقاي دكتر روحاني در كنفرانس خبري خودشون هرگز حرفي نزد كه به نفع جريان اصلاحات تمام شه. و اونها روز بعد هيچ تيتر هيجان اوري براي روزنامه هاشون نداشتن!!! ايشون در جواب همه خبرنگاران اصلاح طلب عمل به قانون و فراجناحي بودن دولت رو تاكيد كردند و حتي درپاسخ به اوني كه به نفع موسوي شعار داد هيچ واكنشي نشون نداد و بي اعتنا رفت. حالا از كدوم رفتار ايشون مشخص شده كه آقاي روحاني اصلاح طلبه؟؟؟

4- مواضع بين المللي دكتر روحاني در كنفرانس خبري ايشون درباره فعاليت هاي هسته اي و مسائل منطقه اي كاملا نشون داد كه نظر ايشون صد در صد با مواضع اصلاح طلبا در تضاده. والا نميدونم چطور دوستان اصلاح طلب ايشونو در دايره محدود خودشون آوردن؟؟؟

5- آقاي روحاني در سال 78 و 89 مواضع بسيار تندي عليه اصلاح طلبان و اغتشاش گران داشت.و اتفاقا موسوي خويني ها هم نظر بسيار منفي روي روحاني داشته. حالا چطور روحاني شده اصلاح طلب. والا من موندم؟؟؟

6- ديدار جناب روحاني با رهبر عزيز انقلاب، تشكر مداوم از ايشون، تجديد بيعت با امام امت(ره) نشان از فاصله ايشون با مواضع راديكالي اصلاح طلب ها داره!!!

7- نمي دونم اگر جناب خاتمي و جبهه پشت سرشون ، حامي آقاي روحاني بودن چرا از روز اول اين دفاع رو نكردن؟چرا وقتي ديدن رفيق شون حامي نداره افتادن به دريوزگي پيش طيف هاي كارگزاراني و برادر روحاني؟؟؟

8- جالبه جناب خاتمي خودشو همه جبهه اصلاحات مي دونه در حالي كه حتما يادشه قبل آغاز ثبت نام برا كانديداتوري زماني كه يه عده مي گفتن تنها اميد اصلاحات خاتمي است، يه عده از بزرگان اصلاحات مثل موسوي خويني ها،عبداله نوري، حجاريان،عباس عبدي  و زيباكلام به شدت با اين امر مخالفت كردند حالا من نميدونم چي شده كه ايشون خودشو بزرگ اصلاحات ميدونه. حتما يادش منوده كه حجاريان سال 82 بهش گفت خاتمي تداركاتچي بود!!!

9- هنوزاً كه هنوزه هيچ كدوم از بزرگان اصلاحات به روحاني تبريك نگفتن و به ديدارش نرفتن . حتي جناب خاتمي كه اين همه ادعا داره كه روحاني رو ما رييس جمهور كرديم هنوز نرفته به عرض ارادت و اين يعني اختلاف!!!

10- جالبه قبلانتخابات دوستان گوش عالمو كر كردن كه ما با كانديداي "اجاره اي" نمي آيم اما اخرش!!!

11- والا من موندم تو كار اين زمونه 16سال پيش خصوصاً از  سال 76 تا 79 بيشترين هجمه ها و حمله ها از سوي همه جريان اصلاح طلب به هاشمي شد. بهش گفتن ديكتاتور، فاشيست، عاليجناب سرخ پوش، سدساز، غارتگر،ضد دموكراسي، فرمانده قتل هاي زنجيره اي، دلال و ... حالا شدن فدايي هاي هاشمي!!! اونا فكر كردن بلايي كه سر هاشمي آوردن يادش ميره، اونا فكر كردن ياد مون رفته سر انتخابات مجلس ششم چه بلايي سر بدبخت هاشمي اوردن، يادمون رفته عكساي هاشمي رو بعد انتخاب خاتمي يا سوزوندن يا انداختن سطل آشغال!!! حالا در كمال پر رويي اومدن ميگن ما پشت هاشمي هستيم!!! آخي... قوربونش برم... چيه ديدين دارين غرق ميشين افتادين به دست و پاي كسي كه بهش بدترين تهمت ها رو مي زدين...  من منتظر اون روزي هستم كه اصلاح طلبا بفهمن چه كلاه گشادي سرشون رفته و روحاني شده عامل انتقام هاشمي و كارگزاران از اونها(البته همين الانش هم فهميدن). اينو ميشه از مصرع شعري كه هاشمي در تبريكش به روحاني نوشته هم فهميد

12- اين بنده خدا خاتمي خيلي دل ادم براش مي سوزه. بعد سال 79 كه اصلاح طلبا فهميدن نه اين آدم، آدم براندازي نيست. نداي تغييرشو سر دادن و گفتن مهاجراني بايد بشه!!! اما حيف كه گند اخلاقي و فاجعه بي آبرويي جنسي جناب مهاجراني اونهارو مجبور كرد دوباره بيوفتن به پاي خاتمي. ديگه از سال 82 تا 84 كه خاتمي رو جزو خودشون حساب نمي كردن و بدجور بينشون شكر آب شد. سال 88 اول رفتن بهش گفتن حاجي تو بيا، اون بنده خدا خودشو اماده كرد همه جوره اما يهو زيرپاشو خالي كردن و گفتن كارگزاران ميگه موسوي، پس جناب خاتمي بايد بري، اما لطف كن از وجهه بين الملليت استفاده كن برو براي موسوي پول جمع كن، اون بنده خدا هم رفت پيش شاه عربستان زانو زد كه ارباب بده در راه اصلاحات و اونم بي مرامي نكرد و داد. اما اين دوره همين كه خبر آمدن خاتمي افتاد سر زبونا هركس درموردش يه موضع گرفت: يكي بهش گفت بي جنم، يكي گفت ناتوان،يكي گفت ملوس!!! حالا ايشون شده رهبر اصلاحات و ميگه چون من حامي روحاني هستم پس روحاني اصلاح طلبه، پس هركي بهش راي داده حامي اصلاحاته، پس ما بي شماريم!!! (بزن اون دست قشنگه رو)

13- دلم ميخواد اين رهبر بي جنم اصلاحات مرد و مردونه بياد وسط و بگه آقا از سال 81 تا 92 از كدوم طيف سياسي و انتخاباتي حمايت كرد كه اون طيف راي آورد؟؟؟  جناب خاتمي شما در 12سال گذشته از هر بدبخت مفلوكي كه حمايت كردي يارو از اخر هم اول نشد حالا چي ميگي من حامي دارم؟؟؟ انتخابات شوراهاي دوم، انتخابات مجلس هفتم، رياست جمهوري نهم، مجلس هشتم، شوارهاي سوم، رياست جمهوري دهم، مجلس نهم شما از هركس حمايت كردي راي نياورد!!! من كشته اين همه حامي و طرفدارتم حاجي!!!


14- خوب جناب خاتمي شما كه حالا شدي حامي ولايت و از نماينده آقا در شوراي امنيت دفاع مي كني سال 88 چه موضعي دربرابر كساني كه در ماه رمضان در حمايت اصلاحات و كانديداي مورد حمايت شما(موسوي) روزه مي خوردن داريد؟؟؟ چه موضعي درباره كساني كه روز 13آبان مي گفتند درود بر امريكا داريد؟؟؟ چه موضعي دربرابر كساني كه مي گفتند مرگ بر اصل ولايت فقيه داريد؟؟؟ چرا هنوز نظر نداديد؟ جناب خاتمي نظر شما در رابطه با 2ديدار با پدر انقلاب هاي رنگين و دبيركل ناتو كه داشتيد چيه؟؟؟ آ سيد محمد چي شد كه خود جرج بوش وحشي براي شما ويزا صادر كرد و شما 10 روز در امريكا كيف كردي و در ديدار با بوش گفتي امريكا شيطان بزرگ نيست؟؟؟ جناب خاتمي مي توني بگي چندتا از مشاوران و هم فكران و خصيصين شما الان اون طرف مرزها دارن به اسلام و ايران فحش ميدن؟؟؟ محسن سازگارا مشاور ويژه شما بود ديگه نه؟؟؟ مهاجراني ضد اسلام وزير شما بود ديگه؟؟؟ اكبر گنجي عشق شما بود ديگه؟؟؟ شما چرا يك بار هم كه شده نظرات موهن عبدالكريم سروش رو درباره رسول مكرم اسلام(ص) كه ميگه ايشون معصوم نبوده وحي به ايشون نمي شده نمي گيد؟؟؟  اگر اصلاحاتي كه شما رهبر اون هستيد اينه كه ...

15- برام بدجور سوال شده كه چرا خاتمي اين روزا از همه جبهه اصلاحات بريده و افتاده پي كارگزاران و زماني كه بعضي از دوستانشون همه رو دعوت مي كردن به تحريم انتخابات حتي مجلس نهم ايشون شركت كردند؟؟؟ قضيه چيه؟؟ يا ايشون از اصلاحات كنده و ايشونو طرد كردن، كه خوب پس نبايد بگه من نماينده اصلاح طلب ها هستم (البته اين نيست. چون اون بيچاره ها بعد 17سال از ظهورشون هنوز نتونستن چندتا جوون و نيروي تازه نفس تربيت كنن كه همچنان دنبال پيرمردا و مو سپيدان، يعني درواقع كس ديگه اي رو جز خاتمي ندارن)   من مي گم جناب خاتمي افتاده دنبال اين كارا تا بگه آقا بنده درون نظام هستم و از محاكمه فتنه گران سال 88 فرار كنه تا انتخابات سال 94 كه خدا بزرگه!!!!

16- راستي آقاي خاتمي مگه نبود كه شما 16 سال پيش به اسم آزادي مدني و دفاع از حقوق مردم هاشمي و همه اطرافيانش از جمله روحاني رو متهم كردي به حمايت از قتل هاي زنجيره اي و آدم كشي، چي شده حالا اومدي طرف همون قاتل ها!!! يا اون زمان دروغ مي گفتي كه واي بر ما و شما، يا الان داري دروغ ميگي كه باز هم ...

17- آقا اصلا يه چيز ديگه، مگر همه نمي گفتن جناب خاتمي محبوب قلبها هستند،مگر اصلاحات از پشتوانه مردمي(به حساب خودشون) برخوردار نبودن، خوب پس چرا خود جناب خاتمي در انتخابات شركت نكرد، درحالي كه بعضي ها هم از ايشون خيلي درخواست مي كردن و به قول دكتر عارف جناب خاتمي رهبر اصلاحات هستند، واقعا چرا خودش نيومد؟؟؟ مي دونيد چرا؟ چون با خودشون حساب كرده بودن كه اگر خاتمي رفت و رد صلاحيت شد آيا موجي ايجاد خواهد شد؟ آيا كسي از مردم به اين موضوع اهميت خواهد داد؟ با خودشون گفته بودن اگر خاتمي رد بشه ما نمي تونيم ديگه اعتراض خياباني بكنيم چون نظام به شدت برخورد مي كنه و مردم هم نمي پسندن بنابراين نميشه و هزينه اش بالاتر خواهد شد، يعني اگر خاتمي كانديدا بشه و رد بشه و كسي اعتراضي نكنه و بي خيال رد شه يعني مرگ اصلاحات!!! از طرف ديگه گفتن شايد موجي پديد بياد اما مايي كه نيستيم و خاتمي كه رد شده چه جور مي خواد از اون موج استفاده كنه؟؟؟ از سوي ديگه گفته بودن فرض كنيم خاتمي تاييد بشه(فرض محال) آيا مي تونه راي بياره؟ اگر نتونست باز يعني مرگ اصلاحات پس بهتره خاتمي نره... اين نشون ميده خود رهبران اصلاحات از راي اوري خودشون بي خبر و بي اطلاع و بي تحليل بودن!!!

18- حاج آقاي خاتمي، شما و دوستانتون سال 88 نظام رو متهم به تقلب كرديد و اون همه هزينه به ما وارد كرديد، چطور شد اين انتخابات رو كه همون نظام با همون كادر اجرايي و نظارت اجرا كرد رو محكوم نكرديد و بهش نگفتيد تقلب؟؟؟ آها فهميدم شماها معتقديد ديگي كه براي شما نجوشه بذار سر سگ توش بجوشه!!!  شماها ميگيد اگر اوني كه ما ميخوايم شد درسته و گرنه تقلبه!!! بابا منطق، بابا صادق...

19- آقا به كي بگي اين دوستان اصلاح طلب حامي موسوي كه انتظار دارن روحاني خودشو وقف اون دوتا خاين كنه و بشه اپوزيسيون، سال 88 گفتن اين نظام 11.000.000راي رو جابه جا كرده... خوب برادر، دولت همون دولت، نظام همون نظام، ناظران همون ناظران و اين دوره فقط اگر 300.000راي كه درميون 36.000.000 راي بسيار ناچيزه جابه جا مي شد، انتخابات مي شد دور دوم و قطعا در اين دوره نتيجه چيز ديگه اي مي شد... چرا نظام اين كار رو نكرد؟ اگر اين نظام متقلبه و ميتونه 11.000.000 راي رو جابجا كنه چرا اين دوره 300.000  راي رو نكرد؟؟؟  فقط يك جواب هست و اونم هموني كه رهبر مظلوم و عزيزمون فرمود كه نظام اسلامي به آرا مردم خيانت نمي كنه و اهل تقلب نيست.... چرا سال 88 اون خسارت رو وارد كرديد و حالا اصلا كك شما هم نمي گزه...  دروغ گو شما بوديد يا ما؟؟؟ حالا با چه رويي روحاني رو مياريد در دايره دروغ گويان اصلاحات

20- خوب كه به نتيجه انتخابات دقت مي كني مي بينيد درواقع جناب روحاني 18.000.000راي اورده(اين به معني توهين به منتخب ملت نيست اين براي ا ونه كه اصلاح طلب هاي متوهم بفهمن توهم زدن اساسي) و اين يعني 50 درصد. درواقع 50درصد جامعه هم به ايشون راي ندادن!!از اين 18.000.000 بيشترش مال شهر ها و استان هاي مذهبي است، خوب كه به امار وزارت كشور دقت مي كني مي بيني نسبت آرا منتخب با كانديداهاي ديگه در روستاها به مراتب بيشتر از شهر هاست و اين يعني ايشون از ميان روستايي ها راي زيادي داره... مي دونيد چرا؟؟؟ چون روستايي ها نگاه مي كنند ايشون لباس پيغمبر تنشه، چون همه ديدن ايشون در فيلمش كليپي بريده شده از سخنان رهبر عزيز رو آورد كه از دكتر روحاني تعريف مي كنه خوب پس بهش راي ميدن... آيا راي روستايي هايي كه هيچ كدومشون در وادي اصلاح طلب و اصول گرا نيستن و دليل رايشون طلبه بودن و نزديك بودن ايشون به رهبريه مياد در سبد اصلاحات؟؟؟ شما ببينيد در مناطقي كه بيشتر راي دهندگان مانند استا ن هاي شمالي و غربي ساكن روستاها هستند دكتر روحاني تا 95 درصد آرا را هم كسب مي كند... آيا اين يعني 95درصد راي به اصلاحات؟؟؟

21- ايني كه در بسياري از مناطق مذهبي ، صندوق هاي مراكز نظامي، صندوق هاي ثابت در حوزه هاي علميه، صندوق هاي بعضي مساجد راي اول از آن جناب روحاني مي شود يعني اينها همه اصلاحاتي هستند؟؟؟ پس آقا قم بايد بيشترشون اصلاح طلب باشن؟؟؟

22- جالب تر اون كه در بسياري از مراكز استان ها  مانند( تهران،مشهد،اصفهان،شيراز،اهواز،بندرعباس) نسبت آرا جناب روحاني با رقيب بعدي درصد كمي مي باشد و اين يعني كه نرخ حاميان اصلاح طلب در شهر ها آنقدر ها هم زياد نيست!!!

23- در انتخابات دولت نهم يعني سال 84 ما قريب به 44.000.000 راي دهنده داشتيم و امسال 50.000.00 و اين يعني طي 8سال پيش 6.000.000 نفر به راي دهنده گان افزوده شده اند. خوب اين شش ميليون نفر يعني متولد سال هاي 66 تا 74 بوده اند. اين به ان معنا است كه 6.000.000 نفر يعني 12درصد كل واجدين شرايط اين دوره زمان اصلاحات سني ما بين 2تا 12ساله داشته اند. به همين خاطر اصلاحات و خيانت انان را به ياد ندارند و از زماني كه فهم سياسي پيدا كرده اند ديده اند كه همه دارند به اصول گرايي و احمدي نژاد مي تازند و اين بسيار طبيعي است كه بيايند و به اصلاح طلب ها راي بدهند آيا راي اين ها را بايد در زمره اصلاح طلبن نوشت؟؟؟

24- جريان اصلاحات هرگز نخواهد توانست ننگ ضديت با ولايت را از ييشاني خود پاك كند. آيا انتخاب روحاني يعني ما 18.000.000 ضد ولايت داريم؟؟؟!!! بسياري از كساني كه به روحاني راي دادند به او راي دادند زيرا او شعار اعتدال سر مي داد. زيرا مي خواستند فضاي سياسي را عوض كنند، مي خواستند شخص جديدي بيايد كه در سابقه اش بيشتر رفتارهاي انقلابي گري است نه ضد انقلابي گري. انتخابات شوراها و نتايج ان مشخص كرد مردم زياد هم به اصلاحات اقبال ندارند...

25- من ميگم آقايان اصلاحاتي خودشون مي دونن رايي ندارن، اونا سال 88، 13.000.00 راي اوردن مي خواستن همه جا رو نابود كنن، چطور امسال 18.000.00 راي اوردن و هنوز هيچ شعاري عليه دين و حاكميت ندادن بلكه آقاي روحاني كه به خيال خام اونها نماينده اصلاحاته مدام از ولايت دم مي زنه، يا آقاي روحاني اصلاح طلب نيست، يا اصلاحات عوض شده؟؟؟(فرض محال ،محال نيست)

26- سال88 جناب موسوي به عنوان نماينده اصلاحات 13.000.000 راي اورد اگر فرض بگيريم همه اون 13.000.000 اين دوره به جناب روحاني راي دادن پس اون5.000.000 ديگه كي هستن؟ آيا توي اين 4سال 5.000.000 نفر حامي اصلاحات شدن؟ يا نه واقعيت اينه كه اين پنج ميليون همه شون عاشق اين نظام هستند و احساس كردند مواضع روحاني به مقام ولايت و انقلاب با توجه به سوابقش نزديك تره... حالا چطور آرا اين 5.000.000 نفر مياد در دايره حاميان اصلاحات (هرچند منم ميدونم شماهم مي دونيد از مجموع 13.000.000 راي موسوي در سال 88 شايد چيزي كمتر از 9.000.000 نفر به روحاني راي دادن و باقي از اصول گرايان هستند)

حالا بعد اين 26 مورد يكي بياد بگه آرا آقاي روحاني همه متعلق به اصلاحاته  و اين يعني يك اپوزيسيون مردمي!!!

 

لينك هاي جالب:

1-.....

2-.....

3-....

4-.....

 5-.....

6-.....

سيدي خندان، بر زورقي شكسته!!!


بالاخره 17اردي بهشت 92 فرارسيد و زنگ ثبت نام انتخابات رياست جمهوري زده شد. هميشه اولين روز انتخابات و آخرين روز ان، مهمترين روزها به حساب مي آيند و فقط كافي است تا ساعت 20 روز 22ارديبهشت92 صبر كنيم تا تكليف همه احساس تكليف كرده ها مشخص شود. اما در اين ميان جبهه اصلاحات و سيد محمد خاتمي داستان جالبي دارند كه در اين باره چند خطي مي نويسم...

ما به استرات‍‍ژي، مي آيم و نمي ايم ايشان عادت كرده ايم و بارها اين عمل را از ايشان و جبهه اصلاحات ديده ايم.

اصلاح طلبان در اين انتخابات موقعيت حساس و عجيبي دارند. آنان خودشان مي دانند در انتخابات رياست جمهوري جايي براي عرض اندام ندارند و همه ي همُّ و غمشان را گذاشته اند براي انتخابات شوراها اما اين به ان معنا نيست انتخابات رياست جمهوري را فراموش كنند بلكه حداقل بايد براي تبديل نشدن زغال هاي روشن به خاكستر اين جريان تلاش كنند.

آنان حتما در انتخابات رياست جمهوري كانديدا خواهند داشت، اما نه براي پيروزي بلكه براي تخمين تعداد حاميان و ايجاد زمينه اي براي تشكيل يك حزب و جريان جديد. اما با نگاهي به كانديداهاي اين جريان مي فهميم اوضاع در ميانشان خراب تر از اين حرف ها است.

مصطفي كواكبيان : كه بعد چندين دوره در نهمين انتخابات مجلس نتوانست از مردم منطقه اش راي بگيرد حالا سوداي رياست جمهوري دارد. او هيچ گاه مقبول جريانات اصلاح طلب نيوفتاد و بزرگان و متفكران جريان هرگز اورا يك نقطه اميد آفرين نمي دانند. اما در هر صورت از نظر من او در ميان اصلاح طلبان از بينش سياسي قوي تري برخوردار است زيرا در حالي كه به علت بروز رفتارهاي راديكالي از سوي اصلاح طلبان آنان از طرف جامعه طرد شده اند او همچنان با عَلَم اصلاح طلبي توانست حزبش را حفظ كند و يك سيّاس اصلاحات طلب جلوه كند. در كل تا كنون هيچ شخصيت مطرح اصلاح طلب از آمدنش استقبال نكرده...

مثلث روحاني، جهانگيري و شريعتمداري در واقع هيچ كدام مورد پسند اصلاح طلبان نيستند و حضور همزمان اين سه شكافي را بين اصلاح طلبان انداخته است. اين سه ،هركار هم كه بكنند بيشتر از جريان اصلاحات به كارگزاران و شخص اكبر هاشمي ارادت دارند تا جريان اصلاحات. و تا كنون فقط توانسته اند رضايت نسبي بعضي چهره هاي مياني اصلاح طلب را اخذ كنند. كه متاسفانه انها هم جزو خوشنام ها نيستند. جريان اصلاحات همچنان از روحاني بابت مواضعش در سال 78 و ارادت بيش از اندازه اش به هاشمي گلايه مند است اما چون نجات خودرا به دست انداختن در دامان هاشمي ميدانند مجبورند اگر هاشمي خودش نيامد پشت روحاني جمع شوند.

محمدرضا عارف دقيقا دارد نقشي را بازي مي كند كه سال 87 و در آستانه انتخابات دهم رياست جمهوري در مقابل موسوي، خاتمي بازي كرد. او نه ميان افراطي هاي اصلاح طلب جايگاهي دارد نه در بين طيف مشاركت و مجاهدين و نه مجمع روحانيت. و از همه بدتر انكه حريفي قدر و مخالفي سرسخت مانند خاتمي دارد. اما در هر صورت او در بين عوام از ساير كانديداهاي مدعي اصلاح طلبي مقبول تر است. نه اينكه راي اور است نه خودش هم ميداند رايي ندارد اما بازهم مي تواند كور سوي چراغ اصلاحات را روشن تر نگه دارد.

اما خاتمي

او امروز بر سر دوراهي است. او احساس مي كند مي تواند منجي اصلاحات باشد اما نه راه پس دارد نه راه پيش. او در موقعيتي است كه امدنش يا نيامدنش، تاييد شدنش ويا تاييد نشدنش هركدام باشد برايش هزينه دارد و او مرد اين هزينه ها نيست.

اولاً بايد براي جريان اصلاحات متاسف بود، كه هنوز بعد 16سال نتوانسته اند چند نيروي كاري تربيت كنند كه همچنان تنها نقطه اميدشان خاتمي است و ميانگين سني كانديداهاي اصلاح طلبي كه مدعي جوان گرايي بودند 65سال است. رييس جمهور ايران جوان بايد پيرمرد هاي 60سال به بالا باشند. جرياني كه بعد 16سال همچنان چهره هاي قديمش همه كاره اند و هنوز درشان روي يك پشنه مي چرخد و نشان داده اند براي خودشان برنامه ندارند بهتر است به قدرت هم نيايند.

ثانياً آقاي خاتمي يك روز مي گويد من تابع قانونم ، روز ديگر شرط مي گذارد كه اگر حاكميت مي خواهد من باشم بايد از موسوي و كروبي رفع حصر شود، اصلا هم برايش مهم نيست اين حصر به چه علت است و سوال مهم تر اينكه مثلا حصر اين دو خائن چه ضرري براي ايران دارد و يا آزاديشان مي خواهد چه كمكي براي خاتمي باشد و از همه مهمتر اين كه آيا اگر اينها آزاد نشوند ايشان انتخابات را به رسميت نخواهند شناخت؟؟؟ اگر بگويند خير به رسميت نخواهم شناخت كه بازهم همان رفتارهاي قانون شكنانه و به معناي تحريم انتخابات است و اگر هم بگويد چرا به رسميت خواهم شناخت كه بازهم بايد پرسيد شما كه چه انها آزاد شوند چه نشوند انتخابات را به رسميت مي شناسيد پس چرا مطرح مي كنيد؟؟؟

ثالثاً جناب خاتمي شما سال 88 به همراه موسوي و كروبي هزينه هاي زيادي را برا ي نظام فراهم اورديد و كل سيستم انتخابات را زير سوال برديد و همه دست اندركاران انتخابات را كه خود مردم هستند به خيانت متهم كرديد چطور شده حالا مي خواهيد در چارچوب همان مكانيزم در آييد و براي انتخابات كانديدا شويد؟؟؟ در حالي كه نه قوانين عوض شده و نه روند كلي كار. حالا كه قانون عوض نشده پس شما عوض شده ايد كه امده ايد؟؟؟ يا اين سيستم معيوب است و مشكل دار و شما هم بر سر گفته هاي خود در سال 88 هستيد كه قاعدتا نبايد بياييد، حالا هم كه مي اييد يعني اين سيستم و روند و سلامت انرا قبول داريد پس چرا سال 88 انهمه هزينه به نظام وارد كرديد.... ((اين يكي از دلايلي است كه  خاتمي را شديدا براي شركت مردد كرده است...))

رابعاً شما در سال 88 آرا مردم را نمايشي خوانديد و گفتيد مردم فقط در ورودي صندوق موثرند و خروجي آرا جاي ديگر مشخص مي شود!!! خوب اگر آن حرف درست بوده پس چرا داريد تا اين اندازه براي همان انتخابات و راي گيري خودكشي مي كنيد و به هر دري مي زنيد؟؟؟ اين نشان مي دهد شما خوب ميدانيد حرف اول و اخر را راي مردم مي زند و حتي يك راي هم جابجا نمي شود براي همين هم تا اين اندازه تلاش مي كنيد... پس حرف هاي سال 88 چه بود ؟ آيا شما هم دروغ گو شده ايد؟؟؟

خامساً شما همچنان تكليف خود را با هزينه هايي كه به نظام در سال 88 وارد اورديد روشن نكرده ايد، شما هنوز درباره ديدارهايتان با جرج سورس(پدر انقلاب هاي رنگين) و راسموسن(دبيركل ناتو) مشخص نكرده ايد، شما هنوز نگفته ايد چطور ويزاي سفر شما به آمريكا مستقيما با عنايت جرج بوش قاتل ok شد؟؟؟

سادساً شما 8سال رييس جمهور اين مملكت بوده ايد و همان زمان مثل رييس جمهور امروز مي گفتيد نگذاشتند، نتوانستم، اختياراتم كم بود و حتي لوايح دوقلو براي افزايش اختيارات رييس جمهور به مجلس فرستاديد و رهبري را براي تصويب ان تهديد به خروج از حاكميت كرديد حال چطور شده دوباره براي آن كرسي با همان اختيارات به قول شما محدود كانديدا شده ايد؟ آيا باز مي خواهيد بر خلاف قانون اساسي براي خود اختيارات ويژه درست كنيد؟ يا نه همان اختياران را قبول داريد؟؟؟ بر اساس گفته خودتان كه قانون اساسي را قبول داريد پس لابد بايد اين اندازه از اختيارات رييس جمهور را قبول داشته باشيد، و حتما هم قبول داريد كه مي خواهيد بر ان كرسي تكيه بزنيد!!! سوال اينجاست اگر آن اختيارات را كافي مي دانيد پس چرا در اوايل دهه 80 سر افزايش اختياراتتان و محدود كردن اختيارات رهبري ان چالش ها و مشكلات سياسي را به وجود اورديد؟؟؟ جناب سيد خندان پرونده 16ساله شما مملو است از حركات خلاف قانون؟؟؟

سابعاً شما اولين رييس جمهور تاريخ ايران بوديد كه دانشجويان را رسما حيوان خطاب كرد، شما در سال 83 رسما گفتيد از اردوگاه اصلاح طلبان صداي دشمن بلند است، جناب خاتمي ده ها نفر از مشاوران وزرا و اطرافيان شما امروز در كسوت ضد انقلاب يا در زندان هستند يا در خارج كشور در حال فحاشي، محسن سازگارا، خانم مهاجر، مهاجراني، كديور، اكبر گنجي، سروش، احمد باطبي، تاج زاده، بهزاد نبوي و ده ها نفر ديگر، كادر جديد و صحابه تازه شما چه كساني هستند ايا مي خواهيد دشمنان جديدي را براي اين نظام از پول خانواده شهدا درست كنيد؟؟؟ جناب خاتمي با نظر مخالف بعضي تئورسين هاي اصلاحات چه مي كنيد؟؟؟

ثامناً شما از سال 81 تا كنون يعني در طي 12 سال گذشته و با وجود 6 انتخابات بزرگ از هر كسي كه حمايت كرديد در انتخابات راي كه نياورد هيچ بلكه به نحوي براي نظام هزينه آور هم شد. شما انتخابات مجلس هشتم را در راستاي اهداف دشمن تحريم كرديد حالا چگونه انتظار داريد  باور كنيم مي خواهيد از حقوق ما در برابر بيگانه دفاع كنيد؟؟؟ بعد شكست هر كس كه شما حاميش بوديد چگونه حس كرده ايد كه خيلي طرفدار داريد؟؟؟

تاسعاً شما جناب خاتمي مي ترسيد اگر بياييد و بعد رد صلاحيتتان هيچ كس ككش هم نگزد آن وقت چه خاكي بر سر بريزيد چون مثلا قرار است شما بياييد و موج افرين باشيد. خوب ميدانيد نمي توانيد در صورت رد صلاحيتتان بر طبل تحريم يا اغتشاش بكوبيد چون پرونده تان به اندازه كافي سياه هست، اگر هم بياييد كه بعد با رد صلاحيتتان كه مسجل است ساده برويد كه خوب از عقل سالم يك سياس به دور است؟؟؟ برادرانه عرض مي كنم آقاي خاتمي مراقب باش از پير سياست ايران ، يعني اكبر هاشمي بازي نخوري كه او تا حد نهايت مخالفينش را خوار خواهد كرد، او نشان داده از هر كه كينه بگيرد تا جايي كه بتواند له اش مي كند، سرنوشت امروز كروبي را ببينيد فقط از ايشان بازي خورد، آقا سيد محمد مراقب زميني كه در ان بازي مي كني باش!!! با آن بلاها و تهمت هايي كه شما در نيمه دوم ئهه هفتاد به هاشمي زديد مشخص است از شما كينه اساسي به دل دارد؟؟؟