سریال پر از خطا و اشتباه زمانه تمام شد اما بدعتهایی گذاشت و بدعت هایی پذیرفت. نمی خواهم بگویم این مجموعه پیام مثبت نداشت، چرا داشت. اما هرگز تعداد و تاثیر و هنر دراماتیک به کار رفته در پیامهای منفی این مجموعه با همین قسم موضوعات مثبت و سالم قابل مقایسه نیست.

در این مجموعه با ظرافت خاصی بحث ازدواج موقت که جزو مترقی ترین نکات فقهی، فقه شیعه است به سخره گرفته شد و به شدت نقد شد. ازدواج موقت با ان شرایط خاص و آسانش تقریبا داروی عاجل اسلام برای جوانان نیازمند است که در واقع اثرش جلوگیری از بروز و شیوع زنا در جامعه است. اگر این امر مورد التفات قرار می گرفت شاید امروز دانسته یا نادانسته تا این میزان درگیر بلایای ناشی از شیوع زنا در جامعه نبودیم!!!هرچند اسلام قبل از دستور به ازدواج در سوره مبارکه نور دستور به رعایت عفاف و حیا می دهد. اما ان جوانی که هزار سختی و مشکل بر سر راه دارد و نمی تواند با نفسانیات شیطانی نیز مبارزه کند چاره اش چیست؟؟؟ وجالب تر اینکه در این مجموعه ازدواج شرعی و قانونی بهزاد خیانت  و زشت و کشنده معرفی می شود اما دروغ های بزرگی که ارغوان و دیگران می گویند هرگز رنگ خیانت نمی گیرد. به بهزاد برای دروغ هایش، برای دزدیدن اسناد گاو صندوق شرکت،برای تهمت زدن به عمو حسام و ده ها دروغ و اشتباه دیگر خائن نمی گویند بلکه برای انکه ازدواج موقت داشته خائن است!!!!!!

یکی دیگر از نشانه های انحراف فکری این فیلم و بدعت پذیری از خانواده های لاابالی همان چسباندان تصاویر عروسی بهزاد و بهار در اقصی نقاط منزل خود و مادرش بود. عکس هایی که به مصلحت فیلم محجبه بودند وگرنه در بسیاری از منازل این تصاویر با برهنگی زوجه همراه است!!! این نشان دادن و به دیوار زدن عکس هایی با لباس عروسی کجای سبک زندگی اصیل ایرانی و اسلامی ماست. این مجموعه قصد داشت این مطلب را نیز عادی کند که چسباندن تصاویر عاشقانه زن و مرد در محل راه رو ها و تردد هر محرم یا نامحرم اشکالی ندارد.فقط همین مانده که بعضی از بی غیرت های خالی از حیا بیایند و ریز جریانات اتاق خوابشان را بر پرده برای همه نشان دهند. غیرت این وازه مقدس از واژگان سینمایی ما حذف شده و مردان با غیرت همیشه با چوب اتهام تحجر زده شدند!!!

بهزاد: او جوانی خوش تیپ و ثروتمند است که مدیر یک شرکت تبلیغاتی است او در ابتدای سریال بسیار معتقد و قانون گرا رفتار می کند، او رشوه را حرام می داند و کسب ثروت از راه های نامشروع را مشروع نمی داند. او نماد جوانان لوس بالا شهری است که در پر قو بزرگ شده اند. در چند سکانس فیلم می بینیم دیگران اورا خودساخته می دانند درحالی که هیچ توانمندی مدیریتی از او نشان داده نمی شود. بهزاد سر یک مسئله واهی که تهمت قتل پدرش به وسیله عمویش است به شدت روابط خانوادگی را از هم می زند و دربرابر همه می ایستد؟ او در اینجا یک مرد بی منطق جلوه می کند. هرچه بهار دختر عمویش اورا آرام می کند او بهار را که نامزدش است به چوب برائت از پدرش می راند. در جریان همین پرونده او با وکیل جوان خود اهسته اهسته روابط عاطفی برقرار می کند. دختری که از همان اول در کسوت یک وکیل بسیار حرفه ای و زرنگ نشان داده می شود.بهزاد در قسمت های میانی فیلم برای خواستگاری از ارغوان اقدام می کند. و در برابر توهین های خانواده محکم می ایستد. او در اینجا اوج قهرمانی داستان را تجربه می کند. او را الان همه مخاطبان دوست دارند چون همه گزینه های یک مرد موفق از قول رسانه مارا دارد. اما ازدواج پنهانی او با ارغوان،دروغ های پیاپیش، بزرگ کردن یک دروغ ارغوان و گسستن یک رابطه زناشویی به علت همین دلیل کوچک، بی خیالی نسبت به عمل عمو حسام در جریان مرگ پدرش و اعتراف عمو، دلبسته شدن به بهاری که زمانی اورا از سر لجبازی از خود دور کرده بود به شدت از محبوبیتش کاست. بهزاد در اخر فیلم یک جوان مفلوک و بدبخت نشان داده می شود؟ چرا ؟ چون ثروتش را ازدست داده و ارغوان خوشبخت می شود چرا؟؟؟ ثروتمند می شود. بهزاد برای دروغ هایش، اشتباهاتش بدبخت نشد اما چون ثروتش را از کف داد بدبخت شد. بهزاد نماد یک مرد ضعیف و بی اراده و  اسیر هوی و هوس است. بهزاد که زمانی قهرمان داستان بود باید در اخر فیلم به طور زبونانه ای از ارغوانی که خودش کم تقصیر نداشت عذر خواهی کند و التماس رهایی کند؟ چرا باید این کار را بکند؟ چون ارغوان حالا ثروتمند است.بهزاد برای ظلمی که در حق خانواده و مادرش و در حق خودش و عمویش و همسرش کرده هیچ گاه درست عذرخواهی نکرد اما برای رها کردن ارغوان ان هم با دلیلی که واقعیت داشت هرچند می شد اغماض کرد باید ذلیل شود؟؟؟ خدایا چقدر این ارغوان برای کارگردان مهم است که همه را قربانی او می کند...

ارغوان: بر خلاف تصور کارگردان در این سریال، بدترین کاراکتر از آن ارغوان بود. او موهن ترین شخصیت را بازی کرد. و توهین های ارغوان به شخصیت یک زن مسلمان ایرانی قابل مقایسه با آثار قبلش نیست .                                                   ارغوان دختری از محله فقیر نشین است که برای ارتزاق در دفتر وکیلی که کاملا کارکشته است مشغول به کار شده. روزگار خوبی دارد اما از همان ابتدا ما از ارغوان وکیل، وکالت نمی بینیم بلکه دائما ناز و عشوه های فریبنده می بینیم. بیچاره نیکخواه حق داشت با ان همه دلبری و پشت ابرو نازک کردن دل ببازد. ارغوان از همان قسمت اول فقط وکالت خانواده های ثروتمند را به عهده می گیرد و انگار استفاده از وکیل فقط رسم ثروتمندان است. آیا واقعا یک زن اصیل و با ایمان ایرانی هنگام مواجهه با یک مرد جوان و نامحرم انگونه رفتار می کند که ارغوان با بهزاد!!! در این مجموعه دارد می گوید آهای خانم هایی که از فقر رنج می برید چاره اش دلبری پیش مردان ثروتمند است. البته در جهان واقعیت مردان ثروتمندی با این سطح پایین از فکر و مدیریت مانند بهزاد وجود ندارد. ارغوان همیشه شعار وفاداری به خانواده را سر می داد اما با آمدن یک عشق جدید به همه شان پشت کرد و انان را در یک فشار عصبی و مالی گذاشت. او هیچ گاه تاوانی معادل جرم هایش را نداد. ارغوان هرگز نماد یک زن عاشق و مومن ایرانی نیست. او با زنان و مادران مهربان ایرانی بیگانه است.او به شدت با بهزاد درگیر معاشقه و مغازله است که یکباره از سوی او رها می شود. اما در همان حال نجابت و سعه صدرش اجازه انتقام و افشا به او نمی دهد، نمی دانم چه می شود که در قسمت های پایانی لجش می گیرد و قصد انتقام می گیرد؟؟؟ او با دلبری زیاد پیش دکتر داودی دلش را جذب می کند. جالب است همیشه دل مردان ثروتمند برای ارغوان می سوزد. همیشه پیشنهاد ازدواج های مردان به ارغوان به خاطر تیزهوشی و مهربانی او بوده. کمی مرور کنید این دلیل هر سه مورد ازدواج ارغوان است. اما ما حتی یک مورد مهربانی خالصانه از ارغوان ندیدیم. به او می گویند تیز هوش اما این خانم وکیل تیزهوش بسیار راحت تن به ازدواجی پرمخاطره با بهزاد می دهد!!! درواقع دلیل ازدواج همه با ارغوان دلبری های او بود. این فیلم می گوید خانم محترم خوشبختی یعنی ثروت و برای جلب ان نباید حیا داشت و عفاف ورزید بلکه باید مانند ارغوان لب ها را بوتاکس زد و غلیظ ترین آرایش هارا به اسم گریم داشت و با ادا و اطوار و تن صدا فریب داد و هوس ها را برانگیخت. من نمیدانم هیچ مردی در ان محله آمار ارغوان را ندارد و هیچ وقت کسی مزاحمش نمی شود یا حتی یک خواستگار از قشر فقیر مثل خود ندارد اما مدام خواستگار ثروتمند دارد . انگار ثروتمندان عقده محبت از غیر دارند.  چقدر زیبا بود بعد از ازوداج نا موفق با بهزاد مثلا ارغوان با مردی از قشر خود ازدواج می کرد و با او زندگی عاشقانه و ساده می داشت.

چرا ما باید همیشه برای ادب اموختن از بی ادبان استفاده کنیم، چرا با ادبان را اسوه نمی کنیم. ارغوان تاوان ان همه غرور و حسادت را نداد. ارغوان داشت می گفت دختران ایرانی مشکلات تان را با ازدواج حل کنید. زمانی که مشکل مالی دارید و احتیاج به همدم بهزاد، زمانی که غم مادر دارید و رهایی بهزاد، دکتر داوودی و زمانی که او مرده است جناب نیکخواه...

ارغوان در طول یکسال ان فیلم 3بار رابطه عاشقانه را شروع کرد و ازدواج کرد. تازه می فهمیم او هیچ وقت عاشق نبوده که اگر می بود بر سر عشقش استوار می بود. حداقل بر سر عشق دکتر داوودی که نجاتش داد. ارغوان آبروی زن مسلمان را برد. ارغوان برای اثبات شدت عشق از نیکخواه اقدام مجرمانه درخواست می کرد و انتقام از بهزاد را طلب!!! زمانه ساحت عشق را هم به لجن کشید...

ای وای از این زمانه...